آموزه‌های متافیزیکی

خلاصه کتاب با خالق هستی (جی پی واسوانی)

خلاصه کتاب با خالق هستی

یادم نیست دقیقن چه سالی بود اما فکر می کنم سال 88 بود که سلسله جلساتی تحت عنوان «گفتگو» روزهای سه شنبه داشتیم. در شرکت پیشگامان فن اندیش، شرکتی که آن زمان در آنجا مشغول به کار بودم و برای من به نوعی دانشگاه علمی کاربردی محسوب می شد. جلسه های گفتگو با هدایت استاد عزیزم آقای ابوالحسن قندهاری تشکیل شد. کسی که از بابت آشنایی با ایشان در آن مقطع سنی خداوند را شاکرم.
در یکی از این جلسات گفتگو، کتاب «با خالق هستی» را به حاضرین هدیه دادند. همان شب کتاب را مطالعه کردم و خلاصه برداری و تایپ کردم. انگار این کتاب برای من تجویز شده بود آن شب چون در حالتی بودم که خیلی احتیاج به مطالعه آن کتاب در آن شب داشتم.
محمد فرنام هستم و وقتی در سال 1402 پورتال شخصی ام راه اندازی شد، تصمیم گرفتم این خلاصه کتاب را در بخش«آموزه های متافیزیکی من» منتشر کنم. شاید در این لحظه و در این مقطع، برای شما خواننده ی گرامی مناسب باشد. اگر چنین باشد خدا را شاکرم و تقدیم شما می کنم. قطعاً اگر چنین بوده شک نکنید که روزی شما بوده و آن شبی که خلاصه کتاب ر تایپ کردم مقرر بوده شما مطالعه اش کنید.

نویسنده: جی پی واسوانی
مقدمه:
نگرانی و تشویش خود را به خدا بسپارید. بگوئید خدایا سکان زندگی خود را به دستان پر توان تو می سپارم.
بابت کارهای اشتباهی که انجام داده اید ازخدا بخشایش بخواهید.
اگر نگرانی دارید به او بگوئید و رهایش کنید.آسوده خواهید شد.
علت بسیاری از دلتنگی ها و رنج ها، جدائی مان از خداست.
خدا شما را تنها نخواهد گذاشت – او وعده کرده که بخوانید مرا تا استجابت کنم شما را
فصل اول: چرا انسانهای نیک رنج می برند؟؟؟
برخی افراد تصور می کنند که اگر به وظایف خاصی یا تکالیفی عمل نکنند خدا ما را یا یکی از عزیزان مان را مجازات می کند.
اگر بررنج متمرکز شویم رنجمان بیشتر می شود.
در کنار رنجها بایستی به سایر نعمت های خدا که به ما داده است توجه کنیم و خدا را شکر کنیم.
عادت کنید در همه شرایط شکرگذار خدا باشید.
در اینصورت نردبانی از آگاهی می سازیم که ما را به قله آرامش رهنمون می کند.
در هر رنجی درسی هست که برای تکامل روح و رشد آن لازم است.
اگر ایمان داشته باشیم که خدا همیشه ناظر اعمال ماست از خیلی از کارهایی که به اشتباه انجام داده ایم اجتناب می کنیم.
هر عملی عکس العملی دارد – عمل ناپسند عکس العمل ناخوشایند به دنبال دارد و کار نیک ثمره نیک به دنبال دارد. قوانین کارما در زندگی حاکم است.
قوانین کارما:
به هر چه بیندیشید همان طور خواهد شد.
هر چه بکارید همان را درو می کنید.
پس خوب بیندیشید – خوبی کنید – ببخشید – محبت کنید تا می توانید.
بدی به خودمان بر می گردد – اگر فکر می کنیم که دیگران را فریب داده ایم در اصل خودمان را فریب داده ایم.
چرا افراد نیک رنج می برند؟
برای اینکه با آن رنج ها خالص می شوید – مثل طلا که برای طلا شدن باید کوره ذوب را تجربه کند.
رنج، برکتی است که خدا نازل می کند تا معنای رحمت بیکران او را بفهمیم.
در هر رنج درسی نهفته است که با یاد گرفتن آن درس رنج از بین می رود.
در هنگام رنج دعا کنید: بگوئید خدایا چه درسی باید فرابگیرم؟؟؟
مراقب افکارتان باشید.
روزی یک ساعت تمرین کنید و در سکوت کارهایتان را از آخر به اول مرور کنید و ببینید که کدام اشتباه بوده است.
با افراد خوب معاشرت کنید.
سعی کنید به چیزی وابسته نباشید . تنها وظایفتان را انجام دهید. اما از درون به چیزی وابسته نباشید و بدانید که هیچ چیز و هیچ چیز به شما تعلق ندارد.
نگوئید فلانی با من بد رفتار کرده من چرا با او به خوبی رفتار کنم؟؟
شما بایستی وظیفه خود را انجام دهید – بدین ترتیب است که آن کارمای (Karma) درست و صحیح را برداشت می کنید.
برای نتیجه و ثمره کار نکنید – بلکه برای عشق خالص به خدا کار کنید.
خود را تسلیم خدا کنید. (بگوئید راضیم به رضای خدا)
شجاع باشید.
تا جائی که می توانید به افراد بیشتری خوبی کنید.
روزی که به انسان یا حیوانی خوبی نکنید آن روز از دست رفته است.
خداوند عشق است و عشق هرگز مجازات نمی کند. اما پیوسته می خواهد که شاهد رشد و کمال انسان باشد.

کار پلید با ما می ماند و کار نیک به ما باز می گردد.
همیشه بدهید و همیشه ببخشید – بدون حد و مرز ببخشید – خسته نشوید – بی قید و شرط ببخشید – حتی بدون انتظار حتی یک تشکر ساده
هر کار پلید که انجام دهید با شما می ماند و هر کار نیک که انجام دهید به شما باز می گردد.

فصل دوم: چگونه بر مشکلات غلبه کنیم؟؟
در عمق هر رویداد تجربه ای نیک نهفته است حتی در تجاربی که برای ما دردناک هستند.
رنج پاره ای از زندگی است و آموزنده است – اگر رنج نصیبمان نشود بهترین درس های زندگی را نمی آموزیم.
اما ما سعی می کنیم از آنها اجتناب کنیم به جای اینکه از آنها درس بگیریم .
نحوه مواجهه با مشکلات:
سه نوع نحوه مواجهه با مشکلات و رنج ها وجود دارد:
گریز از مشکلات – این روش اشتباه است چرا که در کوتاه مدت جواب می دهد و رنج ها مجددا و پس از مدتی به ما باز می گردد.
تسلیم در برابر مشکلات – یعنی تحمل کردن مشکلات (این روش نیز اشتباه است)
هر مشکل را دوستی بدانیم که هدیه ای برای ما آورده و می خواهد چیزی به ما یاد بدهد، بنابراین باید به استقبال او برویم و با آن مواجه شویم.
فروشگاهم سوخت
خانه ام سوخت
کالاهایم سوخت
اما ایمانم نسوخت
فردا شروع به کار خواهم کرد.

فصل سوم: دعا کردن:
دکتر الکسی کارل Dr.Alexis Carrel نامزد مشهور جایزه نوبل گفته است:
دعا قدرتمندترین صورت انرژی است که انسان می تواند تولید کنید – مثل نیروی جاذبه واقعی است.
چه بسیار بیمارانی بوده اند که با دعا کردن شفا یافته اند.
خداوند رازهایی دارد که فقط زمانی پرده از آنها بر می دارد که انسان مشتاقانه به جستجوی گشودن آنها باشد.
نختسین کاری که هر روز صبح انجام می دهیم تمام روز ما را شکل می دهد.
گفتگو با خدا باید هر صبح پیش از انجام هر کاری مهمترین جز برنامه روزانه باشد. (نماز صبح)
خداوند، آن یگانه دوست ابدی و تغییر ناپذیر است که همه ما می توانیم در تمام ساعات شبانه روز با او ارتباط برقرار کنیم.
دعا با صحبت کردن با خدا شروع می شود اما زمانی که ساکت می شویم، خدا با ما سخن می گوید. تا زمانی که به صدای خدا گوش ندادیم در راه دعا چندان پیش نرفته ایم.
خدا را طلب کنید – همچون عاشقی که معشوقش را می خواهد و همانند فقیری که نیازمند طلاست یا غریقی که یک نفس می خواهد.
لازم نیست دعای معین و مدون به خدا کنیم، دعا باید خود انگیز باشد.
فقط قلبی پاک و مقدس، مشتاق و متواضع لازم است. قلبی که مشتاقانه انتظار خدا را می کشد.
هنگامی که عادت دعا کردن را در خود پرورش می دهیم تشخیص می دهیم عمیق ترین نیاز های ما نیازهای مادی نیستند و نیاز واقعی ما و بزرگترین نیاز ما همان خداست.
دعا قدرت است، قدرتی که درون هر کس محبوس مانده است و همه باید این نیرو را فعال کنند.
بیائید به جای نگران شدن، رو کردن به خدا (به صورت دعا کردن ) را بیاموزیم و همه بارهایمان را پای او قرار دهیم.
نباید دعا کردن را با تقلا و فشار اشتباه گرفت. گاهی این خود ما هستیم که باید تغییر کنیم نه اینکه همیشه منتظر باشیم که اطراف و محیط بیرونی تغییر کند.
در حقیقت هر چیر دقیقاً همان طور است که باید باشد. همه چیز در جای صحیح خود قرار دارد- همه چیز نیک است و نیک بوده و نیک خواهد بود.
فقط باید این نیکی را مشاهده کرد و کمال را نمی توان با تلاش انسانی خلق کرد. کمال از قبل خلق شده است و فقط باید دیده شود.
چرا گاهی دنیا را تیره و تار می بینیم؟ چون بینش ما مکدر است، مائیم که همه چیز را زیر و رو می بینیم.
از شیشه کج پنجره ای چنانچه به بیرون نگاه کنیم، اشیاء کج به نظر می رسند حال آنکه شیشه ما کج است.
دنیا هیچ عیبی ندارد – عیبی که می بینیم ناشی از نگرش معیوب است.
لازم نیست دعا کنیم این دنیا تغییر کند. بلکه باید دعا کنیم نگرش معیوب ما عوض شود تا بتوانیم ببینیم دنیا همیشه درست و کامل بوده است.
تاخیر های خداوند در اجابت به معنای اجابت نکردن دعا نیست بلکه در هر کار خدا معنائی از رحمت و لطف بیکرانش نهفته است.
بهترین زمان برای دعا کرد همین الان و بهترین مکان همین جاست.
نکاتی در باب دعا کردن:
هر روز مدتی سکوت کنید و به خدا تمرکز کنید.
با خدا صحبت کنید – مانند یک دوست – ساده و طبیعی سخن بگوئید.
فکر نکنید که پلید و گناهگار هستید و نمی توانید دعا کنید، خدا مثل مادر است نسبت به فرزند خود که در هنگام کثیفی او را می شوید.
دوباره و دوباره با خدا سخن بگوئید.
فکر نکنید هر دعایی برای شما خوب است – به خدا اعتماد کنید و خواست او را بخواهید. (جواب هر چه باشد باید با ایمان بپذیریم)
اگر یکی از عزیزانتان از شما دورند – نگران او نباشید و او را به خدا بسپارید.
هر روز باید برای کسانی که با شما بد رفتاری کرده اند دعا کنید . نفرت مانع بزرگی برای دعا کردن است.
به خدا دعا کنید تا از شما برای اجابت کردن دعاهای دیگران استفاده کند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *